اثرات و عوارض طلاق:
با اينكه طلاق – به حكم ضرورت – براي پرهيز از مخاطراتي پذيرفته شده است ، با وجود اين ، چون از عوامل گسيختگي و ازهم پاشيدگي كانون خانواده است ، به ناچار عواقب اجتماعي آن را بايد انتظار داشت . طلاق از نظر جرم شناسي در وقوع جرم و جنايت و بزه بي تأثير نيست و از عوامل جرم زا به حساب مي آيد .
ميزان طلاق را در يك جامعه مي توان به مثابة معيار تزلزل اجتماعي و عدم ثبات آن تلقي كرد از نظر جرم شناسي ، نتايج وخيم طلاق را بايد به اين شرح بررسي نمود :
1- اثر طلاق بر مردان و زناني كه فاقد فرزند هستند .
2- اثر طلاق بر فرزندان
3- زيان اجتماعي طلاق
اثرات طلاق در مردان بدين شكل است كه آنان را افرادي غير متعهد بارمي آورد . آمار جنايي نشان مي دهد كه تعداد اين گونه افراد غيرمتعهد در زندانيان قابل ملاحظه است . اثر طلاق در زنان ، به خصوص آناني كه پناهگاهي ندارند و فاقد استقلال اقتصادي هستند ، سخت خطرناك است .زنان از همسر جداشده (مطلّقه ) ، خيلي دير به خانة بختِ دوم پاي ميگذارند و چه بسا كه اين اميد هرگز جامة عمل نپوشد و احتمالاً را را براي انحراف و سقوط آنان به پرتگاههاي مختلف بگشايد .
اثر طلاق در فرزندان متعلّق به كانونِاز هم پاشيده بسيار شديد است و عقده هاي غيرقابل تحمل و توأم با نفرت در آنان بوجود مي آورد كه شديدتر از وضع يتيمي است . مسائلي كه دربارة زنِ پدر وجود دارد ، در مورد كودكاني كه داراي مادر مطلّقه هستند ، ولي بر اثر لجبازي و يكدندگي پدر مجبورند زن پدر را تحمل كنند نيز صادق است .
اين دسته هم ، زندگي توأم با نكبت ، ترس ، شقاوت ، و سيه روزي را مي گذرانند .