loading...
وبلاگ علمی-فرهنگی-اجتماعی ستایش
sasan بازدید : 11 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (0)

 

اثرات و عوارض طلاق:


با اينكه طلاق به حكم ضرورت براي پرهيز از مخاطراتي پذيرفته شده است ، با وجود اين ، چون از عوامل گسيختگي و ازهم پاشيدگي كانون خانواده است ، به ناچار عواقب اجتماعي آن را بايد انتظار داشت . طلاق از نظر جرم شناسي در وقوع جرم و جنايت و بزه بي تأثير نيست و از عوامل جرم زا به حساب مي آيد .

ميزان طلاق را در يك جامعه مي توان به مثابة‌ معيار تزلزل اجتماعي و عدم ثبات آن تلقي كرد از نظر جرم شناسي ، نتايج وخيم طلاق را بايد به اين شرح بررسي نمود :

1-   اثر طلاق بر مردان و زناني كه فاقد فرزند هستند .

2-   اثر طلاق بر فرزندان

3-   زيان اجتماعي طلاق

اثرات طلاق در مردان بدين شكل است كه آنان را افرادي غير متعهد بارمي آورد . آمار جنايي نشان مي دهد كه تعداد اين گونه افراد غيرمتعهد در زندانيان قابل ملاحظه است . اثر طلاق در زنان ، به خصوص آناني كه پناهگاهي ندارند و فاقد استقلال اقتصادي هستند ، سخت خطرناك است .زنان از همسر جداشده (مطلّقه ) ، خيلي دير به خانة‌ بختِ دوم پاي ميگذارند و چه بسا كه اين اميد هرگز جامة‌ عمل نپوشد و احتمالاً‌ را را براي انحراف و سقوط آنان به پرتگاههاي مختلف بگشايد .

اثر طلاق در فرزندان متعلّق به كانونِ‌از هم پاشيده بسيار شديد است و عقده هاي غيرقابل تحمل و توأم با نفرت در آنان بوجود مي آورد كه شديدتر از وضع يتيمي است . مسائلي كه دربارة زنِ پدر وجود دارد ، در مورد كودكاني كه داراي مادر مطلّقه هستند ، ولي بر اثر لجبازي و يكدندگي پدر مجبورند زن پدر را تحمل كنند نيز صادق است .

اين دسته هم ، زندگي توأم با نكبت ، ترس ، شقاوت ، و سيه روزي را مي گذرانند .

 

sasan بازدید : 6 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (0)

 

كانون خانواده و انحرافات:

خانواده مهم ترين نهاد اجتماعي در جوامع انساني بوده و از نظر تكوين شخصيت و پرورش آن در فرزندان و همچنين از نظر سازگاري بعدي فرد با جامعه داراي آثار وسيعي مي باشد . بسياري از جامعه شناسان و نيز روان كاوان عقيده دارند كه ريشة‌ بسياري از انحرافات شخصيت را بايد در پرورش نخستين خانوادگي جستجو كرد ؛ چرا كه اگر منشاء‌ بسياري از كج رفتاريها و انواع گوناگون بيماريهاي رواني بررسي گردد ، نقش پرورشي خانواده در كيفيت رشد شخصيت آشكار مي گردد . به طور كلي خانواده را از نظر امكان دخالت آن در بروز انحرافات و بيماريهاي رواني از چند ديدگاه مورد بررسي قرار دهيم :

1-ميزان سازگاري و كيفيت روابط عاطفي زن و شوهر و ديگر كساني كه هستة‌ اصلي خانواه را تشكيل مي دهند و نيز نقش آموزشي خانواده و اهميت آن در رشد شخصيت

2- روابط عاطفي فرزند و خانواده

3-   مسائل رواني جسماني ناشي از حيات خانواده

 

sasan بازدید : 6 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (0)

 

خانواده بعنوان كانون شكل گيري هويّت :

از زماني كه كودك متولد مي شود ، آنچه اثر مي پذيرد از محيط اطراف وي مي باشد ، بنابراين شخصيت بجه در خانواده به تدريج شكل مي گيرد .

شخصيت يا متأثر از وراثت است و يا محيط كه خانواده از نظر وراثت مستقيم و از نظر محيط به طور غيرمستقيم روي بچه تأثير مي گذارد .

هويت كه مجموعه اي از خصوصيات يك فرد است جنبه هاي مختلف دارد :

هويت شناسنامه اي ، هويت ديني ، هويت ملي ،

هويت شناسنامه اي شامل نام و نامن خانوادگي نام پدر و ساير مشخصات مي باشد كه تمام آن منتسب به خانواده است .

هويت ديني ؛ اعتقادات ديني فرد مي باشد كه در خانواده از زماني كه اذان د رگوش كودك مي خوانند تا به رشد مي رسد در اعماق ذهن وي چنان تأثير مي گذارد كه كمتر كسي دين آبااجدادي خود را در صورتيكه خانواده معتقد باشد تغيير بدهد و اگر مواردي هم باشد علت اصلي آن عدم اعتقاد يا ضعف اعتقاد خانواده است .

هويت ملي هم شامل آداب و رسوم و زبان و در مجموع ، مليت است كه بيشترين اثر آن از خانواده است .

بنابراين در مجموع مي توان نتيجه گرفت كه خانواده به عنوان كانون شكل گيري هويت محسوب مي شود و پدر و مادر براي استحكام و تثبيت هويت بايد علاوه بر تربيت غيرمستقيم كه كودك به طور غيرارادي تحت تأثير واقع مي شود به طور عمومي نيز از طريق آموزش هاي برنامه ريزي شده است اقدام نمايند .

 

sasan بازدید : 7 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (0)

 

درمان فردي در زوج درماني :

زوج درماني معمولاً‌ با حضور زن و شوهر انجام مي گيرد . ولي مواردي است كه بعضي از متخصصان درمان ها ي فردي را در زوج درماني بكار مي برند از آن جمله :

1-      ناكامي هاي دوران كودكي ممكن است در زندگي زناشويي بارز و توقع ارضاشدن آن از سوي همسر مطرح باشد . پسري كه در كودكي از مادر محبت نديده ، ممكن است از همسرش محبت مادري بخواهد . در اين مسأله كه زوج درماني بايد به صورت مطالعة‌ انفرادي انجام گيرد ، هدف كلي آن است كه به هريك از زن و شوهر كمك شود تا طرف مقابل را نه به عنوان يك والد نمادين بلكه به همان گونه كه واقعاً‌ هست بنگرد .

2-      درمان منطقي عاطفي اليس نيز براي حل تعارض هاي خانوادگي به صورت انفرادي به كار مي رود . يعني درمانگر با اين فرض كه مشكلي در درون يكي يا هردو زوج وجود دارد كه موجب آشفتگي ميان آنها شده به درمان فردي مبادرت ميكند .

براي مثال زن ممكن است به طور منطقي اين باور را داشته باشد كه شوهرش بايد هميشه او را تمجيد كند و محبت او نبايد به هيچ وجه كم شود . با اين ديدي كه زن نسبت به شوهرش دارد اگر در يك ميهماني شوهرش از او فاصله بگيرد و با مردان يا زنان ديگر صحبت كند واكنش نشان خواهد داد .

 

 

sasan بازدید : 7 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (0)

بهترین دوستان

نخستین نكته ای كه در اینجا باید بر آن تأكید شود این است كه دوستی و محبتدارای مراتب و درجاتی است. نباید تصور كرد كه دوستی بین افراد ، یكسان است. حقیقتاین است كه دوستان مراتب مختلفی دارند ؛ بعضی به عنوان دوست كامل شناخته می شوند ؛زیرا از همه ی ویژگی ها و شرایط یك دوست كامل برخوردارند و بعضی شرایط كمتری را درخود جمع كرده اند. با مطالعه احادیث و روایات هم به این مطلب پی می بریم كه دوستانبه چند نوع تقسیم شده اند.

امام صادق علیه السلام فرموده است:

دوستی ورفاقت حدودی دارد. كسی كه واجد تمام آن حدود نیست، دوست كامل نیست و آن كس كه دارایهیچ یك از آن حدود نباشد اساساً دوست نیست.

اول آن كه: ظاهر و باطن رفیقت نسبتبه تو یكسان باشد.

دوم آن كه: زیبایی و آبروی تو را جمال خود ببیند و نازیباییتو را نازیبایی خود بداند.

سوم آن كه: دست یافتن به مال و یا رسیدن به مقام ،روش دوستانه او را نسبت به تو تغییر ندهد.

چهارم آن كه: در زمینه رفاقت ، ازآنچه و هر چه در اختیار دارد نسبت به تو مضایقه نكند.

پنجم: تو را در مواقعمشكلات و مصائب ترك نگوید.

با اطمینان می توان گفت كه اینها دوستان برتر هستندو اگر دوستی با این خصوصیات پیدا كردید ، بدانید كیمیایی یافته اید كه نباید آن رابه آسانی از دست دهید. زیرا ارتكاب چنین خطایی از خرد به دور است و همان گونه كهامام صادق علیه السلام می فرماید: دوستی برادران مؤمن ، جزئی از دین می باشد و شخصعاقل مراقب دین خود است.

آن حضرت در حدیث دیگری فرمود:

رفقای صمیمی سه دستهاند:

۱- كسی كه مانند غذا از لوازم ضروری زندگی به حساب می آید و آدمی در همهحالات به وی نیازمند است ؛ و او رفیق عاقل است.

۲- كسی كه وجود او برای انسانبه منزله یك بیماری رنج آور است ؛ و آن رفیق احمق است.

۳- كسی كه وجودش نافع وبه منزله داروی شفابخش و ضد بیماری است ؛ كه او رفیق روشنفكر بسیار عاقل است.

تفاوت بین دوستان و مراتب دوستی احتیاج به دلیل و برهان ندارد. لابد شما درزندگی دوستانی دارید كه دوستی با آنان عذاب آوراست و به این ترتیب همیشه سعی میكنید خود را از آنان دور نگه دارید. در مقابل بعضی هستند كه انسان حاضر است با صرفساعت ها وقت و طی مسافت های طولانی و یا با تحمل رنج و مشقت ، او را پیدا كند وساعتی با او همنیشن باشد. این مطلب همان چیزی است كه ما از آن به عنوان مراتب دوستییاد كردیم.

 

sasan بازدید : 7 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (0)


اصول اساسی مطالعه برای یک مطالعهی موثرومفیدچه اصولی بایدرعایت شود؟ چگونه میتوان بهرهوری مطالعه را افزایش داد؟ نکاتی که دراین قسمت مطرح میشوند شایدخیلی ساده به نظربرسند،اما همین نکات ساده به میزان غیرقابل تصوری درکیفیت مطالعه تاثیر دارند. این اصول،تقریبا ارتباطی با موضوع یا عنوان درسی ندارند وبه عبارت بهتر،اصولی هستند که بایدهمیشه و در هر درسی رعایت شوند. یک نکتهی ظریف دراستفاده از این اصول آناست که دانشآموزان تصور میکنند باید زمانی راصرف آنها نمایند،درصورتی که از وقت خود میتوانند به شکل دیگری بهره ببرند.این تصورغیرمنطقی باعث میشود دانشآموزان به همان شیوههای نادرست خود ادامه دهند.برخلاف تصور،رعایت این اصول،حتی اگردرابتدای کارزمانی را از وقت دانشآموزان بگیرد،درادامه به شدت موجب صرفهجویی در زمان خواهد شد. کل خوانی یک اشکال مهم دانشآموزان در مطالعه این است که آنها مطالب را جزء جزء خوانده و بعد این اجزاء را به هم ارتباط میدهند.کلخوانی یک اصل بسیار مهم درمطالعه است ومنظور ساده از آن این است که قبل ازشروع مطالعه هر کتاب یا موضوع کلی،ابتدا باید چهارچوب یا طرح کلی ازآن در ذهن ایجاد کنیم.کلی خوانی باعث ایجاد ارتباط بیشتر بین مطالب و همچنین ایجاد نظم ذهنی میشود.بنابراین درمطالعه توصیه میشود وقتی کتاب یایک موضوع کلی راشروع میکنید ابتدا برفهرست مطالب توجه وتمرکز نمایید.ببینید چه ارتباطی بین مطالب وجود دارد؟درموردکدام موضوعات سابقهی ذهنی دارید و کدام مطالب جدید هستند؟بعد از آن در یک فرصت زمانی مناسب و با حوصله و تامل کتاب را از ابتدا تا انتها ورق بزنید و مجموعه مطالب آن را مرور نمایید.مطمئن باشید همین کار ساده و وقت اندکی که برای بررسی فهرست و مرور مطالب صرف میکنید،بازده مطالعه شما را چندین برابر افزایش خواهد داد. کلید با رعایت اصل کل خوانی به ارتباط بین مطالب و ایجاد نظم ذهنی خود کمک کنید. توجه به عناوین و سرفصلها هر مطلب کلی از کتاب وبخشهای مختلف آن از یک سری سرفصلها وعناوین فرعی تشکیل شده است.شاید باور نکنیدکه همین سر فصلها وعناوین فرعی چقدر دریادگیری و درک بهتر مطلب میتوانند مؤثر باشند.برای شما پیش آمده، سر جلسه امتحان به سؤالی بر خوردهاید که میدانید حتما جواب آن را خواندهاید ولی هر چه به ذهن خود فشار میآورید این جوابرا به خاطرنمیآورید.دلیل اینامرهمین است که درحین مطالعه عناوین رامانند متنکتاب خواندهاید. توجه و تمرکز بر سرفصلها و عناوین فرعی نه تنها موجب تقویت هشیاری میشود،بلکه باعث میگردد شما ارتباط بین مطالب را گم نکنید و بدانید که بین قسمتهای مختلف یک موضوع چه ارتباطی وجود دارد.بنابراین توصیه میکنیم که درآغاز هرفصل،هم به موضوع اصلی وهم به عناوین فرعی با دقت بیاندیشید وسعی کنیددرذهنخودارتباط بین مطالب را با دقت جا بیاندازید. کلید بر روی سرفصلها و عناوین فرعی تامل و تمرکز کنید. ارتباط مطالب از نظر روانشناسی،یادگیری وقتی معنیدار است که بین مطالب قبلی و جدید ارتباط ایجاد شود.سعی برحفظ نمودن بهجای درک وفهم مطالب،باعث عدم شکلگیری اینارتباطمیشود.یک دلیل اصلیضعف دانشآموزان دردروس ریاضی همین نکته است.اصولا دراکثردروس یک ارتباط پلهای بین مطالب وجود دارد و هرچه این ارتباط قویتر باشد پیشرفت درسی نیز از سرعت بیشتری برخوردار خواهد بود. بنابراین وقتی شما مطلبی را خوب متوجه نمیشوید و با این ضعف پیش میروید،این ضعف فقط درهمان نقطه باقی نمیماند و ارتباط بین سایر مطالب را هم متزلزل میکند. کلید با درک و فهم بهتر موضوعات،به ارتباط مطالب و در نتیجه افزایش سطح یادگیری کمک کنید. شیوهی یادگیری دو شیوهی یادگیری وجود دارد.متراکم و فاصلهدار،در شیوهی متراکم،فرد وقتی شروع به مطالعه میکند تا زمانی که فرصت دارد پیش میرود واستراحتی برای خود درنظرنمیگیرد.امادر شیوهی فاصلهدار،فرد زمانهایی را برای مطالعه وزمانهایی 60 دقیقهای یک فرصت استراحت 10 - نیز برای استراحت درنظر میگیرد.مثلا اگر 4 ساعت وقت دارد بعد از هر مطالعه 70 دقیقهای به خود میدهد. پژوهشها نشان دادهاندکه یادگیری فاصلهدار نتایجی به مراتب بهتراز یادگیری متراکم دارد.عدهای با این تصور که هیچ زمانی را از دست ندهندفرصت استراحت را هم مغتنم شمرده و به کار خود ادامه میدهند.اما مطمئن باشید که این فرصت نه تنها زمان از دست رفته نیست بلکه تا حد غیر قابل تصوری،بهرهوری مطالعه را افزایش میدهد. کلید ساعات و فرصتهای مطالعه را به زمانهایی برای مطالعه و زمانهایی را برای استراحت تقسیم کنید. نتیجهگیری -1 با رعایت اصل کل خوانی به ارتباط بین مطالب و ایجاد نظم ذهنی خود کمک کنید. -2 بر روی سرفصلها و عناوین فرعی تامل و تمرکز کنید. -3 با درک و فهم بهتر موضوعات،به ارتباط مطالب و در نتیجه افزایش سطح یادگیری کمک کنید. -4 ساعات و فرصتهای مطالعه را به زمانهایی برای مطالعه و زمانهایی را برای استراحت تقسیم کنید__

sasan بازدید : 5 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (0)

 

مطالعه مفيد

خواندن‌ را از اين‌ جنبه‌ بررسي‌ كنيد كه‌ وقتي‌ مطالبي‌ را مي‌خوانيد چه‌مقدار از آن‌ را ـ به‌طور مثال‌ دو هفته‌ بعد ـ به‌ خاطر داريد؟ 50%؟،10%؟، 5%؟

اگر با خودتان‌ رو راست‌ باشيد، اقرار خواهيد كرد كه‌ تنها، «روخواني‌»راه‌ مؤثري‌ براي‌ مطالعه‌ نيست‌؛ خواندن‌ بايد با «درك‌» همراه‌ باشد.

اگر كتاب‌ متعلق‌ به‌ شماست‌، آن‌ را مختص‌ به‌ خود كنيد. نكات‌ مهم‌ راكنار صفحات‌ يادداشت‌ نماييد و با استفاده‌ از يك‌ ماژيك‌ يا مدادشبرنگ‌، قسمتهاي‌ مهم‌ را مشخص‌ كنيد. اين‌ موضوع‌ به‌ شما امكان‌مي‌دهد تا به‌ طور مستمر با مطالب‌ كتاب‌ ارتباط‌ داشته‌ باشيد؛ و هر وقت‌به‌ كارهايي‌ كه‌ روي‌ كتاب‌ انجام‌ داده‌ايد نگاه‌ كنيد، تمام‌ آن‌ افكار را به‌خاطر خواهيد آورد.

در حالي‌ كه‌ مي‌خوانيد، سؤالاتي‌ مطرح‌ كرده‌ و آنها را بنويسيد. به‌محض‌ ياد گرفتن‌ِ مطلب‌ مهمي‌، سؤالي‌ راجع‌ به‌ آن‌ طرح‌ كنيد. اين‌ كار به‌شما امكان‌ مي‌دهد تا بعدها خود را در آن‌ مورد بيازماييد. (ضمناً صفحه‌مربوط‌ به‌ سؤال‌ را ذكر كنيد تا در موقع‌ لزوم‌ بتوانيد به‌ آن‌ مراجعه‌ كنيد.)به‌ تدريج‌ فهرستي‌ از اين‌ سؤالات‌ تهيه‌ كنيد. بنابراين‌ خواندن‌ مفيد بااستفاده‌ از يك‌ «قلم‌» امكان‌پذير است‌!

موقع‌ خواندن‌ خلاصه‌برداري‌ كنيد. يادداشتي‌ از مطالبي‌ كه‌ به‌ نظرمي‌رسد واقعاً نياز به‌ يادآوري‌ آنها داريد تهيه‌ كنيد. (بي‌ترديد درصدكمي‌ از يك‌ صفحه‌ معمولي‌ است‌.) روي‌ نكات‌ خلاصه‌ شده‌، شماره‌صفحه‌ي‌ مربوط‌ را بنويسيد و پس‌ از چند روز به‌ نوشته‌ خلاصه‌ شده‌رجوع‌ و سعي‌ كنيد برخي‌ از مطالب‌ متن‌ را در ذهن‌ خود بازسازي‌ كنيد.اگر مطلبي‌ را فراموش‌ كرده‌ايد، به‌ متن‌ كتاب‌ مراجعه‌ كنيد. خواندن‌ مفيدباز هم‌ با استفاده‌ از «قلم‌» انجام‌ شده‌ است‌!

كتابها و مطالب‌ را از نظر اهميت‌ و ارتباط‌ با موضوع‌ مورد نظر خود،دسته‌بندي‌ كنيد. ـ كتابها و منابع‌ را مثلاً تحت‌ عنوانهاي‌: «اساسي‌ ومفيد»، «در مواردي‌ مفيد»، «فصل‌ پنجم‌: مفيد، بقيه‌ مهم‌ نيست‌» و...دسته‌بندي‌ كنيد. سپس‌ بيشترين‌ زمان‌ مطالعه‌ خود را صرف‌ كتابهاي‌مفيدي‌ كنيد كه‌ بيشترين‌ ارزش‌ يادگيري‌ و بازدهي‌ را دارند.

 

sasan بازدید : 70 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (0)

 

موانع‌ مطالعه‌

يكي‌ از عوامل‌ رشد و پيشرفت‌ در مطالعه‌، شناخت‌ موانع‌ و آفات‌مطالعه‌ و تلاش‌ در جهت‌ برطرف‌ نمودن‌ آنهاست‌. برخي‌ از اين‌ موانع‌عبارتند از:

1ـ بي‌علاقگي‌ و ناآشنايي‌ نسبت‌ به‌ موضوع‌، 2ـ عدم‌ تمركزحواس‌، 3ـ رعايت‌ نكردن‌ آداب‌ و شرايط‌ (مكاني‌ و زماني‌) مطالعه‌،4توجه‌ نكردن‌ به‌ مراحل‌، انواع‌ و شيوه‌ مطالعه‌، 5ـ بي‌نظمي‌ درمطالعه‌، 6كمّي‌نگري‌ به‌ جاي‌ كيفي‌نگري‌، 7ـ شخصيت‌گرايي‌ به‌ جاي‌حقيقت‌گرايي‌، 8ـ نوع‌ نامناسب‌ نوشته‌ و كتاب‌، 9ـ يكنواختي‌ موضوع‌و مطالعه‌، 10ـ راهنما نداشتن‌

سرعت‌ مطالعه‌

تندخواني‌ مهارت‌ با ارزشي‌ است‌ و شما را قادر مي‌سازد تا سريع‌تر ازآنچه‌ كه‌ قبلاً تصور مي‌كرديد مطالب‌ بيشتري‌ را فرا گيريد. البتّه‌تندخواني‌ در همه‌ جا به‌ كار نمي‌آيد. به‌ طور مثال‌ براي‌ مطالب‌ رياضي‌ وعلمي‌ كه‌ مسايل‌ آن‌ مرحله‌ به‌ مرحله‌ روشن‌ مي‌شوند، اين‌ روش‌ كار آمدنخواهد بود.

با وجود اين‌، براي‌ بخشهاي‌ توصيفي‌ چنين‌ علومي‌ نيز استفاده‌ ازتندخواني‌ مفيد است‌. هم‌چنين‌، وقتي‌ براي‌ وقت‌گذراني‌ و تفريح‌ مطلبي‌مي‌خوانيد، ترجيح‌ مي‌دهيد با سرعت‌ طبيعي‌ خودتان‌ بخوانيد. تندخواني‌به‌ قصد فراگيري‌، مي‌بايد در كوتاه‌ مدت‌ با هدفي‌ مشخص‌ انجام‌ گيرد ونه‌ در بلند مدت‌. بهتر است‌ در تندخواني‌ به‌ نكات‌ زير توجه‌ فرمائيد:

1ـ از صفحات‌ فهرست‌ مندرجات‌ كتاب‌ استفاده‌ كنيد تا ديدي‌ سريع‌ و كلي‌از محتويات‌ كتاب‌ به‌ دست‌ آوريد، به‌ خصوص‌ بار اوّلي‌ كه‌ از يك‌كتاب‌ استفاده‌ مي‌كنيد، يادداشتهايي‌ از بخشها و قسمتهايي‌ كه‌ بيشترين‌ارتباط‌ را با مطالعه‌ شما دارند، تهيه‌ كنيد.

2ـ مشخص‌ كنيد تندخواني‌ چه‌ موقع‌ مناسب‌ است‌. به‌ طور مثال‌ اگرهدف‌ شما دستيابي‌ به‌ يك‌ نماي‌ اجمالي‌ از موضوع‌ باشد، تندخواني‌مفيد است‌. امّا اگر به‌ اطلاعات‌ دقيقي‌ نياز داريد، تندخواني‌ صرفاًبراي‌ يافتن‌ بخشهايي‌ از كتاب‌ كه‌ مي‌بايد عمقي‌ مطالعه‌ شوند شما راياري‌ مي‌كند.

3ـ آزمايش‌ كنيد و ببينيد آيا تندخواني‌ واقعاً براي‌ كتابي‌ كه‌ مطالعه‌مي‌كنيد كاربرد دارد؟ برخي‌ كتابها به‌ درد تندخواني‌ مي‌خورند(به‌طور مثال‌ در شرايطي‌ كه‌ كتاب‌ داراي‌ عناوين‌ اصلي‌ و فرعي‌متعددي‌ باشد و زماني‌ كه‌ اولين‌ جمله‌ هر پاراگراف‌ بيانگر اطلاعات‌جامعي‌ درباره‌ تمام‌ پاراگراف‌ باشد.)

4ـ تندخواني‌ را با مروري‌ سطحي‌ بر عنوانهاي‌ اصلي‌ و فرعي‌، اولين‌ وآخرين‌ جمله‌ پاراگراف‌ و تمام‌ پاراگرافهاي‌ اوّل‌ و آخر بخشها يافصلها آزمايش‌ كنيد.

5ـ سعي‌ كنيد هر عادتي‌ را كه‌ در ارتباط‌ با تندخواني‌ داريد مثل‌«تلفظ لغات‌»، ترك‌ كنيد. بسياري‌ از ما ياد گرفته‌ايم‌ با سرعتي‌ كه‌صحبت‌ مي‌كنيم‌، كلمات‌ را بخوانيم‌. در حالي‌ كه‌ مغز ما سريعتر اززماني‌ كه‌ لغات‌ را بيان‌ مي‌كنيم‌ مي‌تواند آنها را درك‌ كند. با اين‌وجود بسياري‌ از افراد مطالب‌ را پس‌ از ادا كردن‌ مي‌خوانند.

6ـ تمرين‌ كنيد و به‌ جاي‌ لغت‌ به‌ لغت‌، يك‌ گروه‌ از لغات‌ را يكباره‌ درك‌كنيد. در اكثر عبارات‌ فقط‌ يك‌ يا دو كلمه‌ اساسي‌ و مهم‌ وجوددارند و براي‌ استنباط‌ معني‌ عبارت‌، نيازي‌ به‌ خواندن‌ بقيه‌كلمات‌ نيست‌.

7ـ هم‌چنان‌ كه‌ مهارت‌ در تندخواني‌ را پرورش‌ مي‌دهيد، پيش‌ از شروع‌به‌ خواندن‌، يك‌ «برنامه‌ كار» تنظيم‌ كنيد. به‌ طور مثال‌ فهرستي‌ ازسؤالاتي‌ كه‌ مي‌خواهيد پاسخ‌ آنها را پيدا كنيد، تهيه‌ نماييد. سپس‌ درحالي‌ كه‌ به‌ تندخواني‌ مشغول‌ هستيد، ذهن‌ شما به‌طور خودكار تمايل‌به‌ ذخيره‌ كردن‌ اطلاعاتي‌ دارد كه‌ پاسخگوي‌ سؤالات‌ شماست‌.

8ـ وقتي‌ شما در مورد موضوع‌ مورد نظر آمادگي‌ ذهني‌ داشته‌ باشيد،مي‌توانيد چند دقيقه‌اي‌ را صرف‌ فهرست‌بندي‌ نكات‌ مهمي‌ كه‌مي‌دانيد بنماييد. اين‌ كار باعث‌ مي‌شود تندخواني‌ و معلومات‌ فعلي‌شما پا به‌ پاي‌ هم‌ پيش‌ بروند و به‌ شما اين‌ امكان‌ را مي‌دهد تا از روي‌مطالبي‌ كه‌ در حال‌ حاضر مي‌دانيد، سريعتر بگذريد. صرف‌ وقت‌براي‌ خواندن‌ مطالبي‌ كه‌ مي‌دانيد، مورد ندارد.

9ـ به‌ طور مداوم‌ مروري‌ بر مطالب‌ قبلي‌ داشته‌ باشيد. به‌ طور مرتب‌ به‌چند صفحه‌ي‌ قبل‌ از مطلبي‌ كه‌ در حال‌ خواندن‌ آن‌ هستيد، برگرديدو نكات‌ اصلي‌ را كه‌ در حال‌ تندخواني‌ ياد گرفته‌ايد به‌ خاطر آوريد.به‌ علاوه‌ كنترل‌ كنيد و ببينيد در هر نگاهي‌ كه‌ به‌ مطالب‌ قبلي‌مي‌اندازيد، آيا نكته‌ مهم‌ و جديدي‌ مي‌يابيد؟ امكان‌ دارد بار اوّلي‌كه‌ تندخواني‌ كرديد مطالب‌ مهم‌ را از قلم‌ انداخته‌ باشيد.

10ـ به‌ طور مرتب‌ نگاهي‌ به‌ صفحات‌ بعدي‌ بياندازيد مگر اين‌ كه‌ مشغول‌خواند رُمان‌ و داستان‌ باشيد. دانستن‌ اين‌ كه‌ چه‌ مطلبي‌ پس‌ از اين‌خواهد آمد، براي‌ حفظ‌ توجه‌ شما به‌ مطلبي‌ كه‌ در حال‌ خواندن‌ آن‌هستيد، مفيد است‌. مطلب‌ بعدي‌ ممكن‌ است‌ دليل‌ ترتيب‌ و تنظيم‌مطالب‌ را به‌ صورتي‌ كه‌ نوشته‌ شده‌اند، براي‌ شما روشن‌ سازد.

 


 

sasan بازدید : 6 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (0)

 

ده‌ نكته‌ درباره‌ خلاصه‌نويسي‌ :

1ـ به‌ طور آگاهانه‌ تصميم‌ بگيريد تا ميزان‌ اطلاعاتي‌ را كه‌ مي‌بايد يادبگيريد كاهش‌ دهيد. به‌ خصوص‌ وقتي‌ با كتابهاي‌ درسي‌ سر و كارداريد، هدف‌ شما بايد بيرون‌ آوردن‌ نكات‌ مهم‌ كتاب‌ باشد كه‌ درآينده‌ بتوانيد از آنها به‌ جاي‌ متن‌ كتاب‌ استفاده‌ كنيد.

2ـ طوري‌ برنامه‌ريزي‌ كنيد كه‌ بتدريج‌ بتوانيد از خلاصه‌نويسيهاي‌ خودبه‌ جاي‌ مطالب‌ و منابع‌ اصلي‌ استفاده‌ كنيد. خواندن‌ يك‌ خلاصه‌نسبت‌ به‌ خواندن‌ چندين‌ صفحه‌ از متن‌ اصلي‌ زمان‌ بسيار كمتري‌لازم‌ دارد؛ با اين‌ وجود حجم‌ فعاليت‌ ذهني‌ شما براي‌ نوشتن‌ خلاصه‌به‌ همان‌ نسبت‌ بزرگتر است‌. خلاصه‌ها را طوري‌ بنويسيد كه‌ تمام‌نكات‌ و مفاهيم‌ اصلي‌ را كه‌ انتظار مي‌رود فراگيريد، دربرگيرند.

3ـ با نگاهي‌ به‌ يك‌ صفحه‌ از يادداشتهاي‌ خود (يا يك‌ صفحه‌ از يك‌كتاب‌) سه‌ نكته‌ مهم‌ بيابيد. ببينيد كدام‌ سه‌ نكته‌ در آن‌ صفحه‌ مهمتراز بقيه‌ي‌ نكات‌ هستند. به‌ اين‌ معنا كه‌ كداميك‌ ممكن‌ است‌ از شماخواسته‌ شود. يا روزي‌ به‌ كار آيد. اين‌ سه‌ نكته‌ را در حد امكان‌ ـ دريك‌ عبارت‌ يا يك‌ جمله‌ و به‌ طور خلاصه‌ بنويسيد.

4ـ خلاصه‌ها را به‌ صورت‌ نمودار تنظيم‌ كنيد. به‌ طور مثال‌ در حالي‌ كه‌كتاب‌ مي‌خوانيد و يادداشتهاي‌ خود را مرور مي‌كنيد، يك‌ بيضي‌ دروسط‌ يك‌ كارت‌ يا كاغذ رسم‌ كنيد. داخل‌ بيضي‌ موضوع‌ يا يك‌سؤال‌ بنويسيد. سپس‌ خطهايي‌ از بيضي‌ منشعب‌ كنيد و فقط‌ يك‌ يادو كلمه‌ در انتهاي‌ هر خط‌ بنويسيد به‌ طوري‌ كه‌ يادآور جنبه‌ها ومسايل‌ مهم‌ مربوط‌ به‌ موضوع‌ باشند.

5 ـ با استفاده‌ از چنين‌ نموداري‌ يا با تهيه‌ فهرستي‌ از نكات‌ مربوط‌ به‌موضوع‌، مطالب‌ را به‌ ترتيب‌ تقدّم‌ و تأخّر در آوريد. بررسي‌ كنيدكه‌ اولين‌ نكته‌ مهم‌ كدام‌ است‌ و دومين‌ و غيره‌. يك‌ خلاصه‌ خوب‌بايد فقط‌ نكات‌ مهم‌ را در برگيرد ـ خلاص‌ شدن‌ از شر نكات‌ كم‌اهميّت‌، قدم‌ مفيدي‌ در راه‌ تهيه‌ يك‌ خلاصه‌ مؤثر است‌.

6ـ خلاصه‌هاي‌ قابل‌ حمل‌ تهيه‌ كنيد. تا امكان‌ استفاده‌ از آنها در همه‌ جاوجود داشته‌ باشد. استفاده‌ از يك‌ كتابچه‌ي‌ جيبي‌ يكي‌ از راههاست‌.پيشنهاد ديگر استفاده‌ از كارتهاي‌ فهرستي‌ است‌. خلاصه‌ها را به‌ طورمشخص‌ و مرتب‌ فهرست‌ كنيد به‌ طوري‌ كه‌ به راحتي‌ بتوانيد يك‌خلاصه‌ي‌ خاص‌ را پيدا كنيد.

7ـ تمرين‌ كنيد تا بتوانيد از خلاصه‌هاي‌ خود استفاده‌ كرده‌، برخي‌جزئيات‌ خوب‌ مربوط‌ به‌ موضوع‌ را دوباره‌ بسازيد. متن‌ خود را بامتن‌ اصلي‌ مقايسه‌ كنيد و ببينيد چه‌ مطلبي‌ را از قلم‌ انداخته‌ايد. سپس‌چند كلمه‌ ديگر به‌ خلاصه‌ خود اضافه‌ كنيد تا مطمئن‌ شويد دفعه‌ بعدقادر خواهيد بود تمامي‌ مطلب‌ را مانند متن‌ اصلي‌ به‌ خاطر آوريد.

8 ـ خلاصه‌ي‌ خود را با خلاصه‌ ديگران‌ مقايسه‌ كنيد. طبيعتاً همه‌آنهامتفاوت‌ خواهند بود. اگر خلاصه‌ها را رويهم‌ بگذاريد خلاصه‌كاملي‌ خواهيد ساخت‌. سعي‌ كنيد ببينيد خلاصه‌ي‌ چه‌ كسي‌ از همه‌بهتر است‌ و از وي‌ راههاي‌ خلاصه‌نويسي‌ را ياد بگيريد. هر تعداد ازراههايي‌ را كه‌ مي‌توانيد به‌ كار بنديد، به‌ كار بسته‌، ببينيد كدام‌ راه‌بهتر است‌.

9ـ هنگامي‌ كه‌ مقاله‌ يا گزارش‌ خود را با يك‌ خلاصه‌ خاتمه‌ مي‌دهيد به‌خاطر داشته‌ باشيد كه‌ اين‌ خلاصه‌ آخرين‌ مطلبي‌ است‌ كه‌ بوسيله‌استاد شما خوانده‌ مي‌شود. شايد لحظه‌اي‌ قبل‌ از تصميم‌گيري‌ راجع‌به‌ نمره‌ كار شما. بنابراين‌ خيلي‌ مراقب‌ اين‌ چنين‌ خلاصه‌هايي‌ باشيد واز لحاظ‌ كيفي‌ آنها را غني‌ كنيد.

10ـ وقتي‌ خلاصه‌اي‌ از مقالات‌ يا گزارشها تهيه‌ مي‌كنيد. مطمئن‌ شويدكه‌ خلاصه‌ شما مربوط‌ مي‌شود به‌ عنوان‌ مطلب‌ يا سؤالي‌ كه‌ با آن‌خلاصه‌ راشروع‌ كرديد. ازتكرار اصل‌مطالب‌ از قسمت‌ اصلي‌ نوشته‌خود اجتناب‌ كنيد. فقط‌ نتيجه‌گيريهاي‌ خيلي‌ مهم‌ را تكرار كنيد.

 

sasan بازدید : 8 سه شنبه 01 اسفند 1391 نظرات (0)

 

انواع‌ خواندنيهاي‌ سرگرم‌كننده‌ :

1ـ خواندنيهاي‌ مسافرت‌

كتاب‌ مسافرت‌، ازخواندنيهايي‌ است‌ كه‌ بيش‌از هر چيز به‌ آن‌بي‌اعتنايي‌ مي‌شود. گاه‌  مسافر، كتابي‌ را از كتابفروشي‌ محل‌ حركت‌مي‌خرد كه‌ يك‌ كتاب‌ درجه‌ پنجم‌ و ششم‌ است‌. هر چه‌ باشد و هر چه‌ به‌دستش‌ برسد.

آلدوس‌ هاكسلي‌ ـ دانشمند انگليسي‌ ـ مي‌گويد: «ويژگيهاي‌ اصلي‌ يك‌كتاب‌ خوب‌ ـ از آن‌ نوع‌ كه‌ بتوان‌ در هر جا آن‌ را گشود ـ اين‌ است‌ كه‌ مطالب‌ كوتاه‌و در عين‌ حال‌ جامعي‌ داشته‌ باشد و بتوان‌ در زمان‌ كوتاهي‌ از آن‌ استفاده‌ كرد. كتابي‌كه‌ دقت‌ مداوم‌ و زحمت‌ فكري‌ طولاني‌ مي‌طلبد، در سفر بي‌فايده‌ است‌؛ زيرا،اوقات‌ فراغت‌ در مسافرت‌ كوتاه‌ و با خستگي‌ جسمي‌ همراه‌ است‌. فكر پريشان‌ است‌و نمي‌تواند تلاش‌ دراز مدت‌ را تاب‌ آورد.» هاكسلي‌، نمونه‌هايي‌ مانند امثال‌ وحكم‌، كلمات‌ قصار، دائره‌ المعارف‌هاي‌ جيبي‌ و منتخب‌ اشعار را نام‌مي‌برد رُمان‌ نيز از خواندنيهاي‌ سفر است‌ كه‌ در قسمت‌ «رمان‌» درباره‌ي‌آن‌ خواهيم‌ نوشت‌.

 

2ـ رُمان‌

مهمترين‌ نكته‌ در خواندن‌ رمان‌، «انتخاب‌» آن‌ است‌. رمان‌ خوب‌، با آن‌كه‌ قصه‌اي‌ بيش‌ نيست‌، مي‌تواند دورنماهاي‌ تازه‌اي‌ در برابر ديدگان‌ مابگشايد و ما را با برخي‌ رموز زندگي‌ آشنا سازد. خواننده‌، به‌ همان‌ آساني‌كه‌ مي‌تواند با خواندن‌ رمان‌ خوب‌، فكر خود را از ابعاد گوناگون‌ بپروراند،ممكن‌ است‌ با خواندن‌ رماني‌ ديگر گمراه‌ شود. درست‌ است‌ كه‌ رمانهاي‌بد، اغلب‌ هم‌ بد نوشته‌ شده‌اند (و همين‌ نكته‌ اصالت‌ هنر و ادب‌ راستين‌ رانشان‌ مي‌دهد)، اما گاهي‌ از اوقات‌، ـ كه‌ البته‌ اندك‌ هم‌ نيست‌ ـ اين‌ ميوه‌مرگبار، ظاهري‌ دلنشين‌ دارد. ما و ديگران‌ بارها آن‌ را چشيده‌ايم‌.

آدرين‌ جانسن‌ مي‌گويد:

«بار ديگر مي‌گويم‌ از خواندن‌ كتابهاي‌ بد، بسان‌ خوردن‌ گوشت‌ فاسددوري‌ كنيد. كتابهاي‌ بسياري‌ هستند كه‌ البته‌ شاهكار ادبي‌ به‌ شمارنمي‌آيند، اما دست‌كم‌ مي‌توانند سرگرمي‌ مفيدي‌ براي‌ ما باشند. مافرصت‌ داريم‌ و مي‌خواهيم‌ از كارها و افكار روزانه‌ بگريزيم‌. بسيارخوب‌، مي‌خواهيم‌ جاي‌ اين‌ اوقات‌ فراغت‌ را «پُر» كنيم‌؛ با خواندن‌كتابهايي‌ كه‌ حق‌ زندگي‌ ندارند، اين‌ اوقات‌ را «تهي‌»ترنسازيم‌.خواندن‌ شرح‌ يك‌ حادثه‌ صرفاًبه‌خاطرحادثه‌ بودن‌ يا رُمان‌ عشقي‌ به‌خاطر مسايل‌ عشقي‌! آيا به‌ راستي‌ ارزشمند است‌؟      

رمانهايي‌ هستند كه‌ خواندن‌ آنها كوشش‌ فكري‌ فراواني‌ نمي‌خواهد،اما مفيد هستند. اين‌ كتابها، مي‌توانند شما را به‌ خوبي‌ سرگرم‌ كنند ودرعين‌حال‌ تمايلات‌ انساني‌ يا زيباييهاي‌ طبيعت‌ را به‌ شما بشناسانند.چرا بايد اوقات‌ فراغت‌ را با خواندن‌ كتابهاي‌ ميان‌ تهي‌ ـ كه‌ براي‌فروش‌ بالا و خواننده‌ زود باور ـ نوشته‌ شده‌اند، مسموم‌ سازيم‌؟»

 

3ـ شعر

از ميان‌ انواع‌ نوشته‌هاي‌ ادبي‌، خواندن‌ هيچكدام‌ به‌ اندازه‌ي‌ شعر،دشوار و پيچيده‌ نيست‌. زيرا از طرفي‌ طرز خواندن‌ آن‌ ارتباط‌ كامل‌ به‌رابطه‌اي‌ دارد كه‌ بين‌ خواننده‌ و شعر برقرار مي‌شود و از طرفي‌ ديگر،شعر نيز مانند موسيقي‌، ابزار بيان‌ و تفسير ظريف‌ترين‌ مسايل‌ فكري‌است‌.

شعر بايد با صداي‌ بلند خوانده‌ شود. بلند خواندن‌ باعث‌ مي‌شود هم‌از موسيقاي‌ كلامي‌ آن‌ لذت‌ ببريم‌ و هم‌ آن‌ صحنه‌هاي‌ شعري‌ برايمان‌مجسم‌ شوند. شاعر در حالت‌ غيرقابل‌ بياني‌ قرار مي‌گيرد و هماره‌ بيم‌ آن‌را دارد كه‌ نتواند موضوع‌ را چنان‌ كه‌ بايد مجسم‌ كند. اگر مقصود شاعررا فوري‌ در نمي‌يابيم‌، نبايد نگران‌ شويم‌. نبايد براي‌ درك‌ شعر همان‌احساسي‌ را داشته‌ باشيم‌ كه‌ براي‌ درك‌ كتاب‌ تاريخ‌ داريم‌. دل‌ براي‌ خودمنطقي‌ دارد كه‌ «منطق‌» از آن‌ بيزار است‌.

بد خواندن‌ شعر و تأكيد نكردن‌ بر واژگان‌ مورد نظر و فرازها وفرودهاي‌ شعر از نگاه‌ شاعر، شعر را متلاشي‌ مي‌كند. در اكثر مواقع‌، باآهنگ‌ خواندن‌ شعر، كار را خرابتر مي‌كند؛ زيرا اكثريت‌ خوانندگان‌،سرمست‌ از شهرت‌ خويش‌ در پي‌ تأثير صدايشان‌ بر شنونده‌ هستند، نه‌درست‌ خواندن‌ شعر.

پس‌ بايد آهنگين‌ خواندن‌ شعر با درست‌خواني‌ آن‌ همراه‌ باشد.

 

 

4ـ روزنامه‌

در تقسيم‌بندي‌ خوانندگان‌، روزنامه خوانها در درجه‌ پايين‌تري‌ قرارمي‌گيرند؛ حتي‌ پايين‌تر از خوانندگان‌ رمانهاي‌ تفريحي‌. چنين‌خواننده‌اي‌، معمولاً پرورش‌ كافي‌ نيافته‌ است‌؛ اگر بگويد همه‌ي‌روزنامه‌ها را مي‌خواند تا بي‌طرفانه‌ قضاوت‌ كند، تجربه‌ نشان‌ داده‌ است‌كه‌ او سرانجام‌ صاحب‌ هيچ‌ عقيده‌اي‌ نخواهد بود.

روزنامه‌، ابزاري‌ است‌ براي‌ انتشار متناقض‌ترين‌ نظرها. البته‌،روزنامه‌هايي‌ هستند كه‌ «صفحه‌» يا «صفحه‌هايي‌» از مطالب‌ خود را به‌درج‌ موضوعات‌ ارزشمند اختصاص‌ مي‌دهند، اما نبايد روزنامه‌هاي‌بسياري‌ را فراموش‌ كرد كه‌ تاآخرين‌ حد امكان‌ به‌ رسواسازي‌ و تهمت‌ به‌ديگران‌ مي‌پردازند.

روزنامه‌، به‌ خاطر «روز»نامه‌ بودن‌، معمولاً دربردارنده‌ي‌ مطالب‌يك‌ بار مصرف‌ است‌. ضعف‌ ديگر مطبوعات‌، جنجال‌ برانگيزي‌ به‌خاطر فروش‌ بيشتر است‌. اين‌ دو نقطه‌ ضعف‌ و نقاط‌ ضعف‌ ديگر، باعث‌كم‌مايگي‌ و ارزش‌ اندك‌ آنها شده‌ است‌. پس‌ كسي‌ كه‌ مي‌خواهدمطالعه‌اي‌ جدي‌، ژرف‌ و تحليلي‌ از موضوعات‌ داشته‌ باشد، نبايد بيش‌ ازحد براي‌ مطالعه‌ي‌ روزنامه‌ وقت‌ بگذارد.

 

 

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 28
  • بازدید ماه : 28
  • بازدید سال : 31
  • بازدید کلی : 803